قلعه هیمجی ژاپن

Japan

قلعه هیمجی ژاپن

قلعه هیمجی در ژاپن یکی از قلعه های احاطه شده است،قلعه‌های کوچک و بزرگ بسیاری در اقصی نقاط جهان با داستان‌های ارواح احاطه شده، به شهرت رسیده و حتی نفرین شده‌اند.  هر کدام از قلعه ها هم داستان مختص به خود را دارند، ولی اغلب، ساکنان آنها به دلیل سوء تفاهم، خیانت و البته ماجراهای رمانتیک و احساسی، لاجرم با مرگ این دنیا را ترک کرده اند، این مسئله در قلعه‌ای قدیمی در کشور ژاپن نیز نمود پیدا کرده است، اما این بار پای خدمتکاری در میان است که حتی پس از مرگش نیز از کوتاهی در انجام وظایفش در عذاب است.

قلعه هیمجی یکی از مناطق دیدنی ژاپن است. قلعه هیمجی یکی از کاخ های سلطنتی ژاپن می باشد.این قلعه بزرگترین و پر بازدیدترین کاخ ژاپن می باشد.

کارشناسان آس چارتر با تحقیقات زیاد در این زمینه به ادامه ماجرا برای شما می پردازند تا شما عزیزان بصورت کامل از این داستان ها آگاهی داشته باشید. بلیط ارزان هواپیما چارتری خارجی خود را می توانید از سایت آس چارتر تهیه کنید.

معنی نام قلعه هیمجی

قلعه‌ی هیمِجی (Himeji Castle) که در زبان ژاپنی هیمجی جو (Himeji- Jo) تلفظ می‌شود، در شهری به همین نام در منطقه‌ی شوئوگو (Hyogo) و در کشور ژاپن واقع شده است. این قلعه در بخش میانی شهر و برفراز یک کوهستان ساخته شده است و همین مسئله باعث شده که از هر نقطه‌ی شهر بتوان این قلعه را مشاهده کرد. نام مستعار این قلعه(قلعه حواصیل سفید)است، نام‌گذاری که با الهام از رنگ سفید رنگ پریده‌ی آن صورت گرفته است. قلعه هیمجی یکی از سه قلعه‌ی بزرگ کشور آفتاب تابان که بیش از ۸۳ اتاق دارد و به عنوان یکی از پربازدیدترین مقاصد گردشگری این کشور شناخته می‌شود. گردشگران ایرانی بسیاری در چند دهه قبل به این مکان زیبا می رفتند و می توانستند بلیط هواپیما لحظه آخری ارزان خارجی خود را از آس چارتر تهیه کنند.

قدمت تاریخی قلعه هیمجی

قلعه هیمجی در سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۶ ساخته شده و اصل نامه این قلعه هیجان انگیز و زیبا هیمه یاما (Himeyama) بوده و به عنوان خانه ارباب هیمجی مورد استفاده قرار داشته است. شهرت این قلعه بیش از هر چیز دیگر به خاطر محیط پیرامونی خاص و منحصربه ‌فرد که اطراف قلعه را احاطه کرده است. از آنجایی که از همان ابتدا این قلعه به عنوان سازه‌ای دفاعی احداث شد، لذا تمامی تمهیدات لازم برای محافظت از آن و نیز برآورده‌ شدن اهداف نظامی و دفاعی، در نظر گرفته شد.

داستان و جنگ های قلعه هیمجی

روایت های داستان قلعه هیمجی این است که افراد زیادی این قلعه را مکان خوش شانسی می دانند، برای اینکه از زمان ساخت آن تاکنون، بارها وبارها درگیر شورش و جنگ بوده، اما هیچ گزند و آسیبی به این قلعه عجیب و غریب وارد نشده است. بعد از چندین جنگ و نبرد برای تصاحب این قلعه، مالکیتش سرانجام به “خانواده تاداسومی” رسید. در طول دوران “اصلاحات میجی”، کشور و دولت ژاپن تصمیم گرفت تا قلعه هیمجی در تملک خودش یعنی در احاطه دولت ژاپن باشد. سپس ارتشی را برای تصاحب این مکان فرستادند، ولی حتی آن ها هم نتوانستند در طول یک روز موفق شوند تا هیچکدام از ساختارهای دفاعی قلعه هیمجی را درهم بشکنند و آنجا را تصرف کنند. هرچند، درنهایت خاندان تاداسومی هم قلعه را از دست داد. در دوران اضمحلال “سیستم دولتی هان”، قلعه هیمجی مجددا توسط شهر هیمجی خریداری شد و سپس در طول جنگ جهانی دوم، این شهر بمباران شد، اما این قلعه خوش شانس، بازهم هیچ گزندی ندید و همچنان سرپا ماند. حتی زمانی که یک بمب در خود قلعه هیمجی سقوط کرد، باز هم بخت و اقبال به کمک قلعه آمد و بمب عمل نکرد.واضح است که اگر بمب عمل می کرد، قلعه از بین می رفت، به طور کامل نابود می شد و این یادبود تاریخی از بین می رفت.

قلعه هیمجی هم اکنون به عنوان یک یادبود فرهنگی شناخته شده و از آن نگهداری می‌شود. بازدیدکنندگان می‌توانند در این قلعه گشتی زده و از تاریخچه‌ی پرفراز و نشیب آن مطلع شوند. اما نکته جالب که این قلعه را باز هم به دنیای عجیب گردشگران پیوند می‌زند، داستان‌هایی است که در موردش بر سر زبان‌ها است. باور بر این می باشد که این قلعه مکان اصلی یکی از معروف‌ترین داستان‌های ارواح کشور ژاپن است.

آس چارتر در این مقاله نیمی از داستان را از گفته های دیگران به قلم آورده است، به دلیل تحریم ها و ناموجود بودن بلیط هواپیما و یا بلیط چارترهواپیما خارجی برای سفر به ژاپن دست به نوشتن گفته های دیگران شده ایم.

اوکیکو” خدمتکاری بود که در این قلعه خدمت می کرد، اما سرنوشت ناخوشایندی در انتظارش بود. اوکیکو نزد ارباب قدرمندی به نام “تسان آئویاما” خدمت می کرد که یک سامورایی موفق هم بود. این ارباب، ده بشقاب مطلای زیبا داشت که علاقه بسیاری به این بشقاب ها داشت. وظیفه اصلی اوکیکو هم نگهداری و مراقبت از این بشقاب ها بود که به ظاهر در جایی بنام “عمارت بشقاب” محافظت می شدند. تسان به همسرش خیانت می کرد و در نهایت از اوکیکو تقاضای ازدواج کرد و از او خواست تا همسرش شود و همچنین به او گفت که قصد ترک همسر سابقش را دارد، اما اوکیکو در نهایت احترام به تسان جواب منفی داد، چون علاقه ای به او نداشت. ولی تسان نا امید نشد و در تصمیم خود اصرار بیشتری کرد. او یکی از ده بشقاب طلا را مخفی کرد و وقتی خدمتکار بیچاره سراسیمه به دنبال بشقاب گمشده بود نزد او آمده و گفت اگر او به دنبال بشقاب است پس باید خواسته او را بپذیرد و همسرش شود وگرنه او را متهم کرده و شکنجه خواهد داد و سرانجام نیز او را به شکلی فجیع خواهد کشت. اوکیکو دوست نداشت وقت خود را با این مرد بگذراند و هیچ چیزی را زجرآورتر از این مسئله نمی‌دید، به همین خاطر به سمت حیاط قلعه رفته و خود را داخل چاهی انداخته و خودکشی کرد. برای پنهان کردن دلیل واقعی خودکشی او، تسان این بشقاب را همچنان پنهان نگاه داشته و اوکیکو را متهم به دزدی بشقاب کرد. اما این آغاز ماجرایی بود که به باور بسیاری تا به امروز ادامه دارد.

بعد از آن شب ظاهرا هر شب روح اکیکو در قلعه ظاهر می‌شد، روحی که در ژاپنی به آن «یوریمی» (Yuurimi) گفته می‌شود. یوریمی روح فردی است که خیلی ناگهانی یا با خشونت مرده باشد. او را با انبوهی از موهای سیاه رنگ، لباس سفید توصیف می‌کنند. این روح رنج دیده از دیواره‌های چاه بالا آمده، به سمت عمارت بشقاب‌ها می‌رود و همه آنها را دانه به دانه چک می‌کند. اما زمانی که به عدد نه می‌رسد و می‌بیند که خبری از بشقاب دهم نیست، ناله‌هایش به آسمان رفته و با جیغ‌هایش خون را در عروق شنونده منجمد می‌کند. در زمان شروع این پدیده تسان آئویاما متوجه شد که باید بشقاب گمشده را به جای اصلی خود برگرداند تا شاید روح آرام گیرد، اما او مرد لجبازی بود و از انجام این کار سرباز زد. اما داستان ظاهر شدن روح و ناله‌هایش ادامه یپدا می‌کند و در نهایت به جنون تسان ختم می‌شود. او نیز سرانجام در پی این دیوانگی به زندگی خود پایان می‌دهد.

این داستان را باید یکی از شناخته شده‌ترین داستان‌های ارواح این کشور دانست که البته نسخه‌های متعددی دارد و نسخه تعریفی ما در این میان، ظاهرا از صحت و سقم بیشتری برخوردار است. داستان تسخیر روح اوکیکو تا به امروز ادامه دارد، هرچند به پیوستگی و مداومت زمان آغاز ماجرا نیست. از سوی دیگر چاهی که اوکیکو در آن غرق شد نیز به نام چاه اوکیکو شناخته می‌شود و مورد توجه مردم است. به هر حال ظاهرا حوالی ساعت دو تا سه بامداد، روح خانم اوکیکو در این قلعه جولان می‌دهد و از کوتاهی خود در انجام وظایفش در عذاب است، این داستانی است که به ما می‌گویند و صحت و سقم آن به درستی مشخص نیست.

نویسنده: شادی شادکام

هواپیمایی زاگرس
سوغات زاهدان
مقالات مشابه
نتیجه‌ای پیدا نشد.